شعر های ارغوانیم

ساخت وبلاگ

خواهی امد

روزی که پا های آماس کرده مان

دویدن دیوانه وار

زیر قطرات سبز باران را

فراموش کرده باشند

تک تک خاطراتم میگویند

تو بامن دویده ای

با کفش های خاطره هایم

تو را به یاد خواهم آورد

از سایه ی درخت بید روی نیمکت

که هر بهار

به جرم عاشق پروری فلک میشود

تو خواهی امد

اما زمان بعد تو شروع کرد به دویدن

عقربه ها فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِيمَانِ را فراموش کردند

چه شب هایی که با فکر فَاستَقِم كَما أُمِرتَ

صدای خرد شدن شاخه های در هم تنیده

رگ و ریشه خود را شنیدم

تو خواهی امد و باز

در چشم های استواییت زل خواهم زد

و دوباره این تن نیمه جان

مثل سابق

زندگی را از بر خواهد کرد

تو یوسف قصه های تلخ تمام روزگار گذشته ای

اعجاز تو

چشمهات است

که دوباره در من جوانه خواهد زد!

trandix...
ما را در سایت trandix دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : trandixo بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 19:17